به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست طهمورث در مورد دلیل ارائه ایده خود به آقاخانی برای نگارش متن گفت: "برحسب تصادف نمایشنامه "زمین مقدس" آقاخانی را خواندم و بسیار خوشم آمد. بعد هم اجرای این نمایش را دیدم. به طور کلی از نوع کار و دیدگاه وی خوشم آمد و به همین خاطر اطلاعات را رد و بدل کردیم و آقاخانی بر مبنای فکر و ایده من متن را نوشت و من هم پسندیدم."
در ادامه آقاخانی در مورد چگونگی نگارش نمایشنامه "رویاهای رامنشده" گفت: "فروردین 85 با آقای طهمورث نشستی داشتیم که از من خواستند کاری در فضای قهوهخانهای با حضور طبقات مختلف اجتماع ارائه کنم. برعکس نمایشنامه "زمین مقدس" که از آغاز تا پردازش موضوع پنج ماه زمان برد و نگارش آن دو هفته طول کشید، نگارش "رویاهای رامنشده" هفت ماه زمان برد. من در این نمایشنامه میخواستم روایت گسسته و پیوسته را تجربه کنم. "رویاهای رامنشده" سختترین کار من در نگارش بود."
ایرج راد ایفاگر نقش "شایگان" در نمایش "رویاهای رامنشده" در مورد کار و نقش خود گفت: "قبل از اینکه پیشنهاد بازی در کار به من داده شود، متن را خوانده و نظر خود را به آقاخانی گفته بودم. به نظر من این کار با کارهای قهوهخانهای دیگر متفاوت است، به خصوص در پردازش آرزومندی شرقیها و از نظر ساختار جذابیتهای لازم را داشت. نوع نگارش متن به شکلی است که کارگردان را محدود نمیکند و میتوان آن را به شکلها و نگاههای مختلف اجرا کرد."
وی افزود: "دیالوگها در این متن درست و بجا انتخاب شدهاند و اگر یک یک دیالوگهای طبقات اجتماعی موجود در نمایش کنار هم چیده شود تفاوت میان آنها مشخص میشود. بعد از پیشنهاد آقای طهمورث با پیشزمینهای که از متن داشتم قبول کردم. برای من کار به طور کلی مطرح است و به نظر من کاری موفق است که در کل موفق باشد. در این صورت افراد و تک تک عوامل آن از این موفقیت بهره می برند. به همین دلیل کار را پذیرفتم."
راد با اشاره به اینکه در حین کار دچار تردیدهایی شده بود که قصد ترک کار را داشته، افزود: "البته کارگردان هم دچار تردیدهایی شده بود که تردیدهای وی از جنس کارگردانی و برای من از جنس بازیگری بود. ولی با هم تصمیم گرفتیم رو به جلو حرکت کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می افتد. با اینکه فرصت زیادی برای اتودهای مختلف نداشتیم، ولی طهمورث طرحی در ذهن داشت که می دانست چه می خواهد. همه اینها باعث شد مسیر را طی کنیم."
بازیگر نمایش "رویاهای رام نشده" ادامه داد: "شایگان و همسر و دوستش بخشی از پازل هستند و باید جایگاه عملکرد خاص خود را داشته باشند. از شایگان خواسته شده در قهوه خانه بسته ای را از محوریت داستان دریافت کند. آدمی محافظه کار است که زیاد نمی خواهد درگیر ماجرا شود. شایگان در ذهن اش رویای زنی را دارد که شاید به آن نرسد و به نوعی رویای رام نشده وی است."
ایرج راد معتقد است ظرایفی در متن "رویاهای رام نشده" وجود دارد که هر کدام به تنهایی می توانند نمایشنامه ای مجزا باشند، ولی در عین حال کار بازیگر را به خاطر فشردگی مفاهیم سخت خواند و گفت: "بازیگر فقط می تواند حس را منتقل کند چون اگر جمله ای را از دست بدهد مفاهیم بعدی را نمی تواند انتقال دهد و باید کلید پازل و مفاهیم را به صورت فشرده برای ایده نهایی نویسنده منتقل کند. این نمایش تماشاگر را به فکر وامی دارد و این جذابیت کل کار است که در تعریف تئاتر هم می گنجد."
علی شمس منتقد تئاتر با اشاره به این نکته که وقتی ارسطو در فن شعر از داستان های فرعی صحبت می کند مجموعه به یک داستان اصلی می انجامد، گفت: "برآیند این جریان را در نمایشنامه "رویاهای رام نشده" می بینیم که در طول یک محور اثیری شکل می گیرد و این حضور مجرد که در act به نامی مختلف خوانده می شود سرمنشاء هستی و راز داستانی "رویاهای رام نشده" است."
شمس در مورد نقاط ضعف متن گفت: "متن در تکه دیلاق و عیوض، رئالیسم قهوه خانه ای گذشته را عقبه و امضاء می کند و تکه پاسبان و جوان، این مشکل وجود دارد که خیلی زود این دو با هم خودمانی می شوند. یعنی گسیختن پاسبان بعد از رابطه عصا قورت داده، خیلی آنی و عجولانه داستان تک گویی بلند خود را آغاز می کند."
آقاخانی در خصوص نقد وارده بر متن خود گفت: "گروهبان ابراهیمی را بیشتر از دیگران در این نمایش دوست دارم و این به قدری موقع نوشتن اتفاق افتاد که نمی توانم از بیان آن پرهیز کنم. ما کاراکترها را در دور اول می بینیم و در دور دوم آنها را می شکافیم. به عقیده کارگردان که البته من هم مخالفتی با آن ندارم، قسمت گروهبان ابراهیمی برش خورده و در یک صحنه کل گفته ها و عملکرد وی نشان داده می شود."
طهمورث هم در مورد دلیل جابجایی و برش در صحنه گروهبان ابراهیمی یادآور شد: "وقتی متن را می خوانیم داستانی دارد که می خواهیم آن را القاء کنیم. به نظر من چیزی که مهم است خواسته و تفکری است که نویسنده می خواهد منتقل کند. چیزی که نظر من بود در اجرا دیده شد. مهم نیست ما چه چیزی را از دست می دهیم بلکه مهم از دست دادن های ماست. من می خواستم به وجود زن در قهوه خانه سنتی بپردازم و این موضوع را از ذهن قهوه چی پرداخت کردم. به همین دلیل جابجایی اتفاق افتاد."
ایرج راد نیز در این خصوص گفت: "این تغییرات در روند تمرینات شکل گرفت و ما سیر منطقی متن را داشتیم. در تمرین به خصوص در طراحی حرکات صحنه ای وقتی صحنه ها کنار هم چیده شدند تصمیم گرفته شد بر اساس منطق کارگردان کنار هم قرار گیرند. البته به نظر من تغییرات به خاطر ریتم کار هم بود تا صحنه ها بتوانند ضمن اینکه ضرباهنگ به شکل صحنه ای خود شکل می گیرد، معانی خود را به مخاطب بدهند."
آقاخانی در مورد نوع نگارش نمایشنامه و دستور صحنه های خاص در آثار خود گفت: "من به دانشجویان خود و کسانی که در این حوزه کار می کنند پیشنهاد می کنم اینگونه بنویسند و می گویم باید بدانیم برای کجا کار می کنیم و در زمانی که تضمین اجرا برای نمایشنامه ها وجود ندارد به گونه ای بنویسیم که مخاطب از خواندن آن حظ بصری ببرد."
وی تصریح کرد: "تلاش می کنم برآیند حسی و عاطفی صحنه در متن مشخص باشد. من با این عقیده و اعتقاد برخی که وجود توضیح صحنه را قبول ندارند و فقط متن را برای اجرا می نویسند مخالفم، زیرا ضریب خطای درام نویسی را بالا می برد و وقتی دستور صحنه ها در دیالوگ ها گنجانده شود، متن تبدیل به اثر حراف می شود."
سیاوش طهمورث هم کارگردانی و بازیگری همزمان را برای خود کاری راحت خواند و گفت: "همزمان کار خود را هم کارگردانی می کنم، ولی روی صحنه نیستم و توسط دستیارم که روی صحنه حرکات و میزانسن های من را اجرا می کند، می بینم و در عین حال در زمان بازی و در زمان استراحت خود را در ذهنم کارگردانی می کنم."
در پایان این نشست عوامل نمایش "رویاهای رامنشده" نقد مناسب و عملکرد مناسب منتقدین را در راه شکوفایی هر چه بیشتر تئاتر حائز اهمیت خواندند.
نظر شما